در اولین گام در این مسیر،اصلاح درون شرکتی بود. شرکتها تحت بازسازی مالی قرار گرفتند؛ او بدهیهای سنگین کاهش یافت، ساختار مدیریتی و مالی بازسازی شد، نظام حسابداری مدرن و شفافیت مالی به شرکتها معرفی شد و مدیران حرفهای بخش خصوصی جذب گردیدند. سپس بخش کوچکی از سهام شرکتها به تدریج در بورس سئول عرضه شد. این عرضه تدریجی نه تنها سرمایه جدید وارد شرکتها کرد، بلکه اعتماد سرمایهگذاران را جلب و مالکیت عمومی را گسترش داد. اجرای خصوصیسازی به این شکل، امکان انتقال تدریجی قدرت اقتصادی از دولت به بخش خصوصی را فراهم آورد و شرکتها را به رقابت واقعی سوق داد.
بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷، دولت کره جنوبی حدود۶۰ شرکت دولتی را واگذار، ادغام یا منحل کرد. واگذاریها عمدتاً در صنایع سبک، خدمات و بازرگانی انجام شد. صنایع راهبردی مانند فولاد و انرژی ابتدا اصلاح ساختاری و مالی شدند و سپس مرحله به مرحله به بخش خصوصی واگذار گردید. در همین دوران، بخش محدودی از بانکها نیز وارد فرایند خصوصیسازی شدند اما به دلیل ساختار پیچیده، بدهیهای سنگین و ارتباط مستقیم با سیاستهای دولتی، واگذاری بانکها با مشکلات و چالشهایی روبرو شد. این تجربه نشان داد که خصوصیسازی بانکها بدون اصلاح ساختار و شفافیت مالی، میتواند ریسک بالایی داشته باشد
در دههٔ ۱۹۹۰، با روی کار آمدن دولت کیم یونگ-سام و وقوع بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷، روند خصوصیسازی شتاب گرفت. دولت برای بازسازی اقتصاد و دریافت کمکهای بینالمللی، بخش بزرگی از سهام شرکتها را مرحلهای واگذار کرد. شرکتهایی مانند POSCOدر فولاد، KT در مخابرات و KT&G در دخانیات و جینسِنگ به تدریج در بازار داخلی و بینالمللی عرضه شدند. این واگذاریها هم موجب جذب سرمایه و کاهش بدهی دولت شد و هم شرکتها را به سمت رقابت جهانی هدایت کرد.
نتایج این سیاستها بسیار موفقیتآمیز بود. شرکتهای خصوصیشده بهرهوری و کارایی خود را افزایش دادند، صادرات خود را گسترش دادند و بازار سرمایه کره جنوبی تقویت شد. با این حال، رشد گروههای صنعتی بزرگ موسوم به چِبولها مانند سامسونگ، هیوندای و الجی باعث شد تمرکز مالکیت افزایش یابد و دولت در دهههای بعد با اصلاحات قانونی و نظارتی این تمرکز را تعدیل و شفافیت اقتصادی را ارتقا داد.
تجربه کره جنوبی امروز به عنوان لگوی موفق و الهامبخش برای کشورهای در حال توسعه شناخته میشود. کشورهایی مانند مالزی، چین، لهستان و کروواسی از این تجربه برای طراحی سیاستهای خصوصیسازی شرکتهای دولتی، ارتقای کارایی اقتصادی و توسعه بازار سرمایه بهره بردهاند. این تجربه نشان میدهد که موفقیت خصوصیسازی بدون اصلاح ساختار، شفافیت مالی و برنامهریزی مرحلهای ممکن نیست و واگذاری مالکیت باید با تدبیر و عقلانیت و همراه با آمادهسازی کامل شرکتها انجام شود تا موتور توسعه پایدار و رشد اقتصادی روشن بماند
منبع کرهای زبان
저자: 김상철 (Kim Sang-chul)
제목: 한국의 민영화 경험과 정책적 교훈 (The Experience of Privatization in Korea and Policy Lessons)
출판사: 한국개발연구원 (Korea Development Institute, KDI)
연도: 2002
تهیه کننده
مرتضی سلطانپور ابیانه